می گویم دوستت دارم
و تو چونان گلدان اطلسی
که در صبحگاهان آب مینوشد
زیباتر میشوی!
آنگاه خورشید از بین برگهایت
به جهان دست میساید
و میروبد از خاک، باران را!
میگویم دوستت دارم
بازوانت انگور میدهند
هوای مست گونهات،
که به آغوشم افتاد،
شعر میخوانم
تا هوا زنده بماند
آب زنده بماند
خورشید زنده بماند
انگور زنده بماند
و اتاق چشم ببندد
تا شاید اطلسی با طعمی گس!
بگوید من نیز…
"حامد نیازی"
برگرفته از وبسایت شاعر
http://hamedniyazi.ir/