دوئل چشمهایت را دوست دارم .
وقتی که نگاهم می کنی
این شعر هم دلش برایت تنگ می شود.
"چراغ ها را من خاموش می کنم"
می خواهم این بار با روشنایی چشمهایت
سپیدآریِ یک شب زیبا را
به تمنّای این شعر دعوت کنم.
ای رُخداده در من
من جانم به لبخندهای تو بند است .
بگذار که تصویر این شعرِ زیبا
در نقاهتِ بوسه هایمان جان بگیرد !
بیا در عمقِ جانم
ریشه کن در من
آمیخته شو با من
عاشقم باش
لحظه ای با من
تن به تن
تنها با من…
دوئل چشم هایت را دوست دارم.
"محدثه بلوکی"
از کتاب: آزادی، چون رقصی در باد… / 1397